در طول تاریخ فرهنگهای مختلفی شکل گرفته است اما ادامه حیات برای همه آنها میسر نبوده و لذا به نظر میرسد تنها مواریث ناملموسی میتوانند به دوام و قوام خویش اطمیان خاطر داشته باشند که با خصوصیات بارز و برجسته خویش توجه و نگاه خیل عظیم مردم را به خود جلب کرده و همواره مورد پسند نسلها و بخصوص آیندگان باشند.
محمدرضا امیرینژاد، معاون میراثفرهنگی استان گیلان در یادداشتی نوشت: از روزگار باستان و آن زمان که بطور مشخص با ترسیم خطوطی چند، کشورهای جهان در مساحتهای معین، کوچک و بزرگ محدود شد، فرهنگ و خرده فرهنگهای بسیاری به مرور و در بستر زمان، برای همان کشور رقم خورد و البته در بسیاری از مواقع نیز در چارچوب و مرز سرزمینی باقی ماند و فراتر از آن ره به جایی نبرده است.
به حتم شکلگیری فرهنگ و میراث ناملموس در هر کشور تابع عوامل مختلفی است، چه اینکه تغییر حکومت، نسلها و رواج دین و آیینهای مختلف میتواند در ترویج و توسعه هر یک از ارزشها یا ضد ارزشها بسیار موثر بوده و آنچه که در این میان قابل اعتنا خواهد بود آن است که اگر چه در طول تاریخ فرهنگهای مختلفی شکل گرفته اما ادامه حیات برای همه آنها میسر نبوده و لذا بنظر میرسد تنها مواریث ناملموسی میتوانند به دوام و قوام خویش اطمیان خاطر داشته باشند که با خصوصیات بارز و برجسته خویش توجه و نگاه خیل عظیم مردم را به خود جلب کرده و همواره مورد پسند نسلها و بخصوص آیندگان باشند.
از نگاهی دیگر باید عنوان نمود که رضایت همه مشتریان(نسل های مختلف) منوط به کیفیت محصول میراث ناملموس بوده و بنابراین چنانچه از جنبههای متفاوت، اثرات مثبت آن بسیار کارساز باشد، آوازه میراث معنوی، مرزهای یک کشور خاص را درخواهد نوردید و گستره نفوذ و توسعه آن از سطح ملی به سطح جهانی ارتقا خواهد یافت.
با نگاهی به تاریخ درخواهیم یافت که در نتیجه آشوب و جنگها، خط و مرز سرزمینی کشورهای مختلف همواره دستخوش تغییرات بوده و بخصوص زمانی که جهان پس از افول امپراطوریهای بزرگ ایران و روم میزبان کشورهای بیشتر با مساحت کمتر شد، تا مدتهای مدید میراثناملموس هر یک از آنها مشترک بوده اما در نهایت با گذشت زمان و ظهور نسل های جدید، کم کم تفاوتهای فرهنگی آشکار شد و اگر چه در برخی از هنجارها هنوز اشتراکاتی باقی مانده اما در مجموع، تفاوت ها گوی سبقت را از اشتراکات ربوده است.
اکنون از آنجایی که گستره فرهنگی سرزمین ایران بزرگ، کشورهای مختلفی را در بر میگیرد، میراث ناملموس فراوانی را میتوان نام برد که فصل مشترک بسیاری از کشورها بوده و نه تنها در سطح ملی که بلکه از مراء و منظر جهانی باید به آن پرداخت.
از آن جمله است آیینهای نوروز و افطار که فارغ از تقسیم بندی ملی یا مذهبی، گستره جهانی داشته و بر همان مبنا نیز مشترک در میان کشورهای منتخب به ثبت در فهرست میراث جهانی یونسکو مفتخر آمدهاند. امروز تقارن ماه رمضان و سنتهای آن از جمله افطار و عید باستانی نوروز را باید به فال نیک گرفت و آداب و رسوم کهن آن را به نهایت ممکن پاس داشت.
از دیگر سوی تبادل فرهنگی، تحقیق، بررسی و شناسایی آیینهای مغفول مانده از این دو میراث فاخر در ایران (که هنوز شاید در برخی از کشورها رواج داشته باشد) بسیار ضروری بوده چرا که اجرای رسوم احتمالی درخور می تواند موجب تعالی اندیشه، تعاطی افکار، تهذیب نفس و نشاط اجتماعی جامعه را در بر داشته باشد.
نوروز و افطار به واقع دو میراث ارزشمند ناملموس ملی است، که به فراخور هم اینک در کشورهای مختلف از دیدگاه متفاوت قابل احترام بوده و با رسوم و سنن کم و بیش مشابه برگزار میشود که همین عامل و ثبت جهانی آن نگاه جهانیان را به خود معطوف کردهاست.
اکنون فارغ از نگاه فراملی و بینالمللی، بر ماست که در سطح ملی برای پاسداشت فرهنگهای ملی و مذهبی ایران سرافراز اهتمام لازم را به عمل آورده، با همت مضاعف و برگزاری نشستهای مختلف با نخبگان، پژوهشگران و سایر علاقهمندان در توسعه و نشر سنتهای حسنه کوشا باشیم.
کوتاه سخن اینکه مواریث ارزشمند فرهنگی این دیار کهن که از نیاکانمان به ارث رسیده، مایه مباهات ملت است، امانتداری و پاسداری از آن وظیفه ذاتی نسل حاضر و نسلهای آینده خواهد بود، فرهنگ و تمدن و مواریث ملموس و ناملموسی که در آن تفاوتی نیست، چه مهر ثبت جهانی بر پیشانیبند آن باشد و چه ثبت ملی، در نگاه کلی میبالیم به دارییهای ارزشمند خویش، پاسداری میکنیم از امانت گذشتگان و بیکم و کاست میسپاریم به آیندگان، امید آنکه با اقدامات هر چند خرد، شکرگزار نعمت تمام شده خداوند بر مردمان خاک پرگوهر این دیار باشیم.