علیرضا نعمتی، پژوهشگر گردشگری فرهنگی و پژوهشگر اندیشکده نظام مسائل کشور در یادداشتی نوشت: جریانهای گردشگری از طریق مسیرهای حمل و نقلی پیرامون یک یا چند مقصد توریستی مشاهده و برنامهریزی میشود و هر چقدر تعداد گردشگرهای عبوری از این مسیرها بیشتر باشد نشان دهنده این است که مقصد گردشگری از دیدگاه گردشگران از جذابیت بیشتری برخوردار است و به نوعی بیانگر رفتار حرکتی آنان در مناطق است.
به لحاظ محیطی، با تحلیل و تجمیع الگوهای غالب حرکتی گردشگران و مسیرهای بهینه نسبت به دروازههای ورودی شهرها، مسیرهای مشترکی مشخص میشود که با عنوان مسیرهای ویژه گردشگری شناخته میشوند. الگوهای حاکم بر جریانات گردشگری خود نشاندهنده کیفیت و کمیت زیرساختهای موجود و ضرورتها و الزامات برنامهریزی گردشگری است.
هدف اصلی یک مسیر گردشگری، پیوند تفاسیر مختلف یک موضوع با یکدیگر از طریق ایجاد یک برنامه سفر از یک مقصد به مقصد دیگری است. واژه مسیر گاهی اوقات بیانگر یک محصول گردشگری موضوعی در قالب یک برنامه سفر است و گاهی اوقات صرفا به شبکهای از محصولات یا مقاصد موضوعی مشابه اشاره دارد. در همه موارد، مسیر روشی برای سازماندهی بازدید گردشگران و طبقهبندی سایتهای گردشگری و داراییها در یک منطقه وسیع جغرافیایی است که مسافر را در طول سفر راهنمایی میکند.
از نظر مدل گردشگری سیستمی لیپر جاذبهها یکی از مهمترین عوامل جذب کننده گردشگران هستند، اما از دیدگاه سیستم گردشگری گلدنر و ریچی، گردشگران در مرکز و جاذبهها به عنوان اغماری حول محور آنها میچرخند.
مطالعه جذابیت مکانی، یکی از اصلهای مهم مطالعه گردشگری است. مکانی بدون جذابیت، هیچ گردشگری را به خود جلب نخواهد کرد. از دیدگاه «گان» جاذبهها دارای دو کارکرد اصلی هستند: هم موجب ترغیب افراد برای انجام مسافرت و هم موجب رضایتمندی بازدیدکننده میشوند، چرا که آنها هسته اصلی سفرها را شکل میدهند. پس جاذبهها از عاملهای مهم در تکمیل محصول گردشگری هستند.
تلاش برای ارائه محصولات و خدمات منحصر بفرد، جذاب و متمایز باعث میشود که برنامهریزان در مقاصد، ضمن بهرهمندی از ایدههای جدید، دیگر محصولات را نیز به محصول اصلی اضافه کنند (مانند برگزاری کارگاهها، کنفرانسها، خلق رویدادهای فرهنگی مرتبط و انجام فعالیتهای تجربه محور مکمل)، به همین دلیل است که استفاده از جاذبههای ویژه در کنار بخشهای اصلی سفر مثل اقامت، ارائهکنندگان غذا و نوشیدنی، سازمانهای مدیریتی مقصد و متصدیان حمل و نقل میتوانند نقش کلیدی در جذب گردشگران و افزایش جذابیت مسیر و مقصد ایفا کنند، همچنین در طراحی مسیرهای گردشگری توجه به مؤلفههای اصلی و دقیق انگیزه سفر، میتواند باعث افزایش جذابیت و رضایت گردشگران از محصول نهایی یا مسیر گردشگری شود.
مسیرهای گردشگری را میتوان به چند دسته کلی تقسیم کرد، از جمله مسیرهای گردشگری فرهنگی که با توجه به اینکه دو عنصر مهم برای توسعه پایدار، فرهنگ و گردشگری هستند، از اهمیت بسزایی برخودارند؛ بطوریکه هدف از برنامهریزی مسیر گردشگری فرهنگی، ایجاد یک محصول گردشگری با ارزشها و داراییهای میراثی است. میتوان گفت مسیرهای گردشگری فرهنگی مسیرهایی هستند که دارای محتوای فرهنگی و میراثی شامل موضوعات تاریخی، هنری و یا دیگر موضوعات با علاقمندیهای اجتماعی و فرهنگی هستند که ممکن است چندین شهر و یا کشور را در برگیرند؛ مسیرهای گردشگری فرهنگی از این نظر حائز اهمیت هستند که باعث پیوند فرهنگها و خرده فرهنگهای گوناگون با هم میشود.
در گردشگری فرهنگی، هدف اصلی گردشگر، دیدن جلوههای فرهنگی یک مقصد از قبیل مراسم، آیینها و سنن، رفتارها، نمایشنامهها، هنر و موسیقی است. در کشورهای در حال توسعه، مکانهای مذهبی، تاریخی و ... از انواع جاذبههای فرهنگی برای گردشگران است.
مسیر دیگر، مسیر گردشگری تاریخی است، از لحاظ گونهشناسی گردشگری تاریخی در زیر مجموعه گردشگری فرهنگی قرار میگیرد؛ پیشرفت گردشگری تاریخی موجب توسعه اقتصادی، فرهنگی و ایجاد فضای بهینه برای فعالیتهای باستانشناسی و همچنین احیای آثار تاریخی و کمک به رونق و شکوفایی اقتصادی جوامع، ایجاد امنیت و در نهایت شناساندن میراث تاریخی و فرهنگی ملتها میشود. مسیرهای گردشگری تاریخی برنامه سفری هست که محوریت اصلی آن دیدار از میراث فرهنگی و تاریخی گذشتگان است؛ معمولا هدف از طراحی مسیر گردشگری تاریخی، پیوند و بازیابی مجدد فضا و هویت تاریخی برای گردشگران علاقهمند است.
مسیر گردشگری غذایی دیگر مسیر گردشگری است، غذا و گردشگری رابطه بسیار نزدیکی با یکدیگر دارند؛ غذا به تنهایی، از منابع مهم گردشگری است؛ که علاوه بر نیازهای فیزیولوژی، لذت و سرگرمی را نیز به ارمغان میآورد، عادات غذایی، بینشی در مورد سبکهای زندگی متفاوت ایجاد کرده و یک هدف اجتماعی را دنبال میکنند. در گردشگری غذایی انگیزه اصلی گردشگر، درک غذا و فرهنگ پیرامون آن است و ممکن است هدف از انجام این گونه گردشگری از طریق شرکت در جشنوارهها، رفتن به رستوران، غرفههای کنار خیابان، دیدار از منطقه ویژه تولید مواد غذایی و سایر روشها، تجربه غذای بومی یک جامعه باشد. عوامل دخیل در مسیر گردشگری غذا فعالان صنعت غذا، آشپزها، رستورانداران، باغداران، مزرعهداران و غیره هستند.
مسیر بعدی مسیر گردشگری عرفانی است، بر اساس تعالیم عرفانی، شخص عارف دو نوع سفر را تجربه میکند. سیر انفس سیری که در آن مسافر، در مکانی ساکن است، اما در عوالم گوناگون سیر میکند، سیر انفسی، سفر باطنی و نهانی نام دارد. در سفر انفسی کالبد و قالب جسمانی، ساکن است اما روح و جان در سیر و پرواز است. در واقع سیر انفس سفری است که در آن سالک با توجه باطنی در سیر و سفری درونی به سر میبرد. در مقابل، سفر دل، سفر ظاهری است که در آن سالک مسافتی مادی را پشت سر مینهد و فاصلهای را جسمانه طی میکند. سیر آفاق و سفر به معنای نقل مکان و سیاحت در جهان مادی، از ضروریترین و نهادیترین نیازهای بشری از آغاز تا کنون به شمار میآید. بیشتر پیامبران الهی، شخصیت های اساطیری، بنیانگذاران نهضتها و مذاهب اجتماعی و صاحبان تفکر و اندیشه، در سفر به تکامل رسیدهاند؛ از این رو در نهایت این دو گونه متفاوت از سفر را با هم میآمیزند و سفر خاک مقدمهای برای سفری مهمتر و پر جاذبهتر یعنی سفر افلاک خواهد شد.
در گردشگری عرفانی شخص گردشگر، سفری هدفمند را برای کسب معرفت یا دیدار از اشخاص و یا اماکن مقدس و عارفانه آغاز میکند، به این ترتیب شخص با همان نگاه و عقیده اولیه به هر مقصدی قدم میگذارد تا بتواند به شناخت عارفانه و معرفتی کامل دست یابد. مقاصد گردشگری عرفانی، مکانها، هدفها یا جاذبههایی هستند که در آنجا اتفاقات پر معنی و با ارزشی را برای زندگیشان مشاهده و تجربه میکنند.
برقراری صلح یک ارزش انسانی و یک آرمان جهانی است؛ که باعث ایجاد مسیر گردشگری صلح شده است، در این مسیر از گردشگری بعنوان مولد صلح یاد میشود زیرا همه بر این باور هستند که تعامل و دیدار فرهنگهای گوناگون با یکدیگر باعث شناخت، درک بیشتر و دوستی بین جوامع میشود و از این راه تفاوتهای فرهنگی و اجتماعی بینالمللی کاهش مییابد. همچنین این نوع گردشگری میتواند بعنوان یک نیروی اثرگذار در کاهش تنش و سوءظن در روابط بینالمللی و گفتمان صلح جهانی قلمداد شود.
با توجه به اینکه در موضوع مسیر گردشگری صلح نتوانستیم پژوهشی بیابیم، برداشت ما بر این است که هدف اصلی مسیر گردشگری صلح، برنامهریزی مقاصد برای جوامعی باشد که با یکدیگر در تضاد و تنش هستند تا با این روش با سفر به کشورهای یکدیگر باعث رشد تعامل و افزایش نوع دوستی و در نهایت موجب تحقق آرمان جهانی صلح شوند.